سلام بچه ها، من دوتا خواهر شوهر دارم، تو یه شهر دیگه زندگی میکنن، از لحاظ سنی هم سن مادرم هستن، مادر شوهرمم دوساله فوت شده. الان این دو نفر هر وقت من نیستم یا شوهرم سرکاره بهش زنگ میزنن. به من که اصلا زنگ نمیزنن. عروسی برادرم بود دعوتشون کردم نه اومدن نه یه زنگ به من زدن واسه تبریک. حالا امروز سرکار شوهرم یکیشون بهش زنگ زده نمیدونم چی گفته بهش که کلا دمق شده. خودش نگفت که زنگ زدن ولی وقتی اینطوری میشه میفهمم که اونا بهش زنگ زدن، گوشیشو نگاه کردم دیدم حدسم درسته. به خودشم میگم بهشون بگو وقتس خونه ای زنگ بزنن میگه میگن پس باهات قطع رابطه میکنیم راحت باش. منم میگم خوب دارن تحت فشارت میزارن تو هم از من و زندگیت میزنی به خاطر اونا.
موندم چکار کنم چی بگم که اینقدر عذابمون ندن. تو این ۴ سال که عروسشونم خیلی اذیتم کردن
خب توام بگو منم بخاطر تو اونارو تحمل میکنم عزیزم هرچقد باهاشون مقابله به مثل کنی اگر آدمای بد ذاتی ب ...
میدونی من دقیقا همینطوری بودم، ولی برعکس عمل کرد انتظاراتشون از شوهرم بیشتر شد. از روز عروسیمون پاشون تو خونه ما نذاشتن بعد مخفیانه به شوهرم پیام دادن پاشو عید تنها یه یه هفته بیا اینجا بعد برو، توروخدا این درسته آخه
یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.
من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.
تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.
دقیقا میدونم چی میگی.منم ی دونشو داشتم رو شوهرم حس مادری داشت خیلی اب زیرکاه بود باطنش اون چیزی نبود که وانمود میکرد خیلی رو شوهرم سلطه داش پارسال ی اتفاقایی افتاد که اون روی خودشو نشون داد خلاصه ارتباطمون کمتر شد
❣اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج❣برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان (عج)صلوات بفرستین🌹
یکبار زنگ بزن بهشون با دعوا بگو خودتون زندگی ندارین که همش سرتون توی زندگی ماست مرتب زنگ میزنین شوهرم پرش میکنین اگه ریگی توی کفشتون نیس چرا وقتی ما باهمیم زنگ نمیزنین دقعه آخرتون باشه توی زندگی ما دخالت میکنین من خواهرشوهرایی مثل شما نمیخوام سر این جریان یکبارم با شوهرت دعوا میکنی و تمااام
یکبار زنگ بزن بهشون با دعوا بگو خودتون زندگی ندارین که همش سرتون توی زندگی ماست مرتب زنگ میزنین شوهر ...
میتونم این کار رو بکنم. ولی میگم کاش بشه منطقی حلش کرد. میگم خب خواهر و برادر بجز هم کیو دارن. به شوهرم میگم منطقی بهشون بگو رفتارشون رو عوض کنن این ملایم میگه اوناهم میگن باشه برو پیش زنت با ماهم قطع رابطه کن و اینجاست که شوهرم وا میده. حالا منم میترسم باعث قطع رابطه بشم و تا عمر دارم هی سرکوفت بخورم