2777
2789
عنوان

مهمونی بیرون

258 بازدید | 19 پست

پدرشوهرم ی گوسفند خرید فردا خونوادگی بریم بیرون ما کلا ۴ خونواده ایم

ی دوست مشترک دارن با بابام اونم با بچه هاش میاد ۴ خونوادن

مادرشوهرم گفت بگیم بابای پناهم بیاد دور هم باشیم خوش میگذره ینی حدود۲۵ سالی هست این اقا دوستشونه خیلی رفت و امد داشتن البته با پدرشوهرم صمیمی تره تا بابام


پدرشوهرم برداشت گفت نمیخواد بیاد کی گفته بیاد حوصله کسیو ندارم


منم خیلی دلم‌شکست و ناراحت شدم پیش خودم گفتم اگ بابام اینا نیام منم نمیام

هر چند زشتم‌میشه چون کل خونواده هستن شما جای من بودین چیکار میکردین.

می‌گفتم بابای من "کسی" نیست

البته پدرشوهر به این بی‌شعوری از نزدیک ندیدم که بتونم عکس‌العمل واقعی‌مو بگم 🙄🙄

حال من، حال اون آدم زخمیه      که خودش دیده زخمش چقد کاریه، اما جایی نمیره      خوش نشسته بمیره...

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

پس کلا بی اعصابه پدرشوهرت! 

اره تحمل هیچکسو نداره شوهر من حوصلش سر رفت با دومادشون رفت کوه مثلا کنگر بیارن سرگرم شن

دومادشون بعد ده دیقه گفت من حوصله نداشتم نرفتم اون رفت دیگ اقا ساعت ۱۲ رفت ۴ برگشت تو یکی از شهرام بودیم که همه تفنگ بدست و کلا ترسش زیاد بود 

پدر شوهرم به دومادخان گفت تو پسرمو کجا بردی برو برشگردون اونم گفت من چ میدونم کوه به این بلندی از کجا پیداش کنم خودش میاد

اونم گف

ت غلط کردی وقتی نمیدونی کجایی یکی دیکه رو هم با خودت میبری الان اتفاقی واسش بیفته این گرو های پ ژ ا ک اینا بگیرن بلایی سرش بیارن  خونش گردن توعه دیگ بدجور بحثشون شد پدر شوهرمم پاشد دوسه تا چک زد تو گوش اون

شوهرمم نیم ساعت بعد از بحث برگشت گفت گم شدم هی رفتم رفتم رسیدم رو جاده اصلی ماشین گرفتم باز بیام اینجا  خیلی راه رفته بود دیگ جون به لب


باز دوماد عصبی شد حرصشو سر بچه اش خالی کرد ینی هی رو دلش مونده بود رفتار پدر شوهرم دیگ اینبار برادرشوهرم هرچی از دهنش اومد بهش گفت به شوهرمم حرف زد گفت مگ تو از قحطی اومدی خدا بکشتت بخاطر ۴ تا کنگر خودتو پاره میکنی اونم گفت گوه نخور به تو چ هر کار دلم بخواد میکنم😂😂😶و اینم شد پیک نیک ما

اره تحمل هیچکسو نداره شوهر من حوصلش سر رفت با دومادشون رفت کوه مثلا کنگر بیارن سرگرم شن دومادشون بع ...

بیچاره دوماد ! خب تقصیر شوهرت بوده دیگه  پدرشوهرت کارش خیلی بد بوده.

اونقدررررررر از دعوا و کتک کاری میترسم که حد نداره.  

بیچاره دوماد ! خب تقصیر شوهرت بوده دیگه   پدرشوهرت کارش خیلی بد بوده. اونقدررررررر از دعوا و ...

اره خیلی کارش بد بود شوهر منم از ترس نزدیک‌هیجکس نشد تا برگشتیم دور نشسته بود😂

بیچاره دوماد ! خب تقصیر شوهرت بوده دیگه   پدرشوهرت کارش خیلی بد بوده. اونقدررررررر از دعوا و ...

اجی ی چیز بگم

ی مدته هست ینی حدود ی ماهه

قبلنا هرواتفاقی میفتاد به روی اقا نمیاوردم اما الان هرچی بشه سرش غر میزنم و به روش میارم

خودم خیلی سرد شدم نسبت بهش اینقد دلسردم ازش اصلا دلم نمیخاد ببینمش مخصوصا تو ماه رمضون بیشتر شد چون افطاری دو نفره زیاد نمیچسبید داعم یا مهمون بودیم یا مهمون داشتیم دیگ بیشتر به مهمونا میرسیدم به اون اهمیتی ندادم

دیشب باز بحثمون شد گفت بخدا تو جای خواهرمو گرفتی اونقد سر شوهرش غر میزنه بدبختش کرده تو از اون بدتر داری میشه انگار داری رد پاشو دنبال میکنی

خودم از اخلاق خواهرش متنفرم دوس ندارم‌مث اون شم از طرفیم‌نمیدونم چیکار کنم

اجی ی چیز بگم ی مدته هست ینی حدود ی ماهه قبلنا هرواتفاقی میفتاد به روی اقا نمیاوردم اما الان هرچی ...

گلم بشین باهاش صحبت کن .بهش بگو که چی ناراحتت میکنه و ازش چه انتظاری  داری.شوهرتم متقابلا بهت بگه که چی خوشحالش میکنه.

سعی کنید دوستانه انتظاراتتون رو بیان کنید نه با بحث و دعوا.

به نظر میاد حمایت افراطی شوهرت از خانوادش دلخور و عصبانیت کرده .این یه عادت شده برای شوهرت و شما نباید انتظار داشته باشی که یه دفه ای قطع بشه .با صبر وحوصله و سیاست جلو برو انشاءالله نتیجه میگیری.


گلم بشین باهاش صحبت کن .بهش بگو که چی ناراحتت میکنه و ازش چه انتظاری  داری.شوهرتم متقابلا بهت ب ...

اره دقیقا همین رفتارش عذابم میده وقتیم میبینه هیچ تشکر و قدردانی هم ازش نمیشه و عین خیالش نیس بیشتر رو مخمه

خب بهش چی بگم غیر مستقیم میگم مسخرم‌مییکنه الان بگم به اون خاطر ک دیک از لج من بدترش میکنه

باباش اینا دوتا لباسشویی دارن 

ماهم یکی خریدیم یکیم کمیته بهمون داد دیگ مال کمیته کلا تو کارتونش مونده بود باز نکردیم

دیروز یکی از اشناهام زنگ زد گفت لباسشویی میخوایم میفروشین که ما بخریگ‌گفتم اره قیمتشو در بیارین ببینین چنده رفته قیمتشو در اورده میگ وایسا به مامانم بگم میخوانش ببرنش یا بفروشم شاید لازمشون شد بدیم به اونا گفتم چیو بدی به اونا همین لباسشدیی الان ۹ تومنه از کیسه خلیفه‌میبخشی هرچی داری و نداری بدیم به اونا خیلی بیجا کردی خ دشون دوتا دارن دیگ‌میخان چیکار

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792