دیشب نیومد خونه 😪

اره باید همین کارو کنم الان میخوام ماهی ۳ تومن از پولشو بدون این که بفهمه پس انداز کنم برا خودم گور باباش کرده یه روز این پولا لازمم میشه مطمعنم 

من که هرچی دور برم دیدم اینجوری بودن اون که ننه بابامن میگم شوهرم اینجوریه میگن ولش کن گیر نده مردا همشون همینجورین چه برسه به خودش دیگه متاسفانه سمت ما هر گوه خوری ای رو واسه مرد عیب نمیدونن میگن پسره عیب نداره ولی اگه ما پامونو چپ بزاریم فوری میگن میکشیمت فلانت میکنیم 

میدونی خودمم تو بچگیم با این که پدر مادرم جدا نشدن خیلی سختی کشیدم همش کتک و ناسزا از مادرم شنیدم همش دعوا میکردن ما قربونیشون بودیم همش میگفتم کاش اینا یه روز جدا بشن از هم بعد مامانم منو میترسوند میگفت اگه خواستم جدا شم شما یاید با من بمونین ما هم میترسیدیم با داداشم نقشه میکشیدیم اگه یه روز قاضی ازمون پرسید میخواید پیش کدومشون بمونین با این که بابامم بد بود ولی تصمیم داشتیم بگیم پیش بابامون ... هی روزگار ولی جدا نشدن از ما ۴ تا ادم بی عرضه و بد دهن عین خودشون بار اوردن الان سر هر چیزی فوری عصبی میشم شاید منم جای شوهرم بودم بخاطر فرار از من میرقتم با یکی دوست میشدم سعیمم میکنم اعصابمو کنترل کنم نمیتونن واسه همین اگه نتونیم بسازیم جدا بشیم بهتره بخدا بچه ها کمتر اذیت میشن تا وسط یه زندگی به ظاهر ولی پر دعوا بزرگ شن انشالله بچه هام عاقبتون خوشبختی باشه

من اون اولا ۱۰۰ بار بهش گفتم بریم سقط کنیم نیاز به بچه دوم نیست قبول نکرد وگرنه خودمم میدونم دوتاشون بی پناهن نیاز به گفتن شما دیگه نیست که من ۱۰۰ بار رفتم برای باردار نشدن قرص گرفتم امپول زدم بعد امسال دولتمون یه طرح داده که چیزای جلوگیری رو به زنا ندن چند بار بهداشت رفتم گفتن نه دیگه اجازه نداریم این چیزا رو در اختیارتون بزاریم شوهرمم اصلا اهل جلو گیری نبود هرچی ام میگفتم 

داروخونه قرص میده دیگه اون قرصام به خلقیات همه سازگار نیست همینجوری عصبی ام اونا رو میخوردم عصبی تر میشدم امپول آزادش هم ۶۰۰ ۷۰۰ تومن بود یه بار پول داد رفتم زدم دیگه ام نگذاشت گفت پولمو خرج یه امپول میکنی و فلان چیکار میکردم دیگه کاندوم هم خودش اصلا استفاده نمیکرد حالا دیگه موضوع اونجا نیست