سلام
من ۳ ۴ ساله ازدواج کردم و عروس کوچیکه هستم خونواده همسرم پرجمعیتن و چنتا برادرشوهر دارم و جاری.
اصلا ازشون خوشم نمیاد
پارسال با جاریم و دخترش دعوامون شد کلی تهمت بهم زد.
دیگه قطع رابطه کردیم، حالا اونیکی برادرشوهرم میگه همه بریم باغ و گذشته رو فراموش کنیم و دور هم جمع شیم
فقط این جاریم نیس
یه برادرشوهر دیگم دارم اونم خیلی بی ادبه همون بار اولی ک پاگشام کرد سر یه موضوعی کلی مسخرم کرد من هیچی نگفتم جاریمم زیرزیرکی میخندید
میان خونم از جهیزیم ایراد میگیرن بااینکه من مامان بابام هم خونه بهم دادن هم جهیزیه هم طلا
اصلا دوس ندارم باخونواده شوهر رفتوامد کنم
این برادرشوهرمم گیییر داده ک باید بیاین
هفته دیگه قراربود برن گفتم ما نمیتونیم فلانجا میخایم بریم گفتن خب هفته بعدترش میریم
اون جاریمم ک باهاش دعوام شد یه ادم ب شدت عقده ای و دروغگوعه همش داره تعریف میکنه ک چیا برا خونش خریده و ازخودش تعریف میکنه. حتی اگه دعوامونم نشده بود دوس نداشتم باهاش رفتوامد کنم، نظرشما چیه؟چیکارکنم؟
