2733
2734
فقط واسه درد دل دارم میگم دارم میترکم بخدا....من پنج ساله ازدواج کردم یه خواهر شوهر و دوتا برادر شوهر دارم که یکیشون از زنش جدا شده و یکیشونم کلا بعد ازدواجش با خانواده شوهرم قطع رابطن ....منم با اینکه شاغلم ولی بخاطر خانواده شوهرم هر دو هفته یا زودتر میریم شهرستان بهشون سر میزنیم ....کلا خیلی احترامشونو دارم و کم نمیزارم....اینم بگم که هیچوقت مارو با خودشون مسافرت نبردن و برادرشوهرامم همیشه تنها میرفتن با خانوماشون
هفته گذشته از طرف شرکت اسممون در اومد واسه مشهد ...برادرشوهرم که جدا شده گفت منو بابامم میایم ولی کاری به شما نداریم...هیچی دیگه ...اومدن باهامون و توی هتل یه سوییت از طرف شرکت بهمون دادن که دو تا اتاق بود و سرویسا مشترک...
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2742
از لحظه ورود بهشون گفتم چون بچم کوچیکه بهتره تایم گردشا و غذا رو با بچم هماهنگ کنیم که اذیت نشه ...البته پسرم دو سالشه و صبح هشت یا نه بیداره و طرفای 2 یه چرت میزنه و یک یک و نیم هم نهار میخوره
2740
از روز اول که شوهرم اصلا سمت من نیومد و پایین تخت خوابید ....برنامه بیرون رفتن هم که چون برادرشوهرم تا یازده خواب بود تا بریم بیرون دوازده بود فقط رسیدیم بریم بازارای اطراف....بچمم که میخواست نهار بخوره اینا میگفتن زوده و طرفای سه نهار میخوردیم و بچم هلاک میشد ....
روز سوم دیدم برنامه شون همینه و هیچ جا نرفتیم به برادرشوهرم گفتم زودتر بیدار شو که بریم بگردیم شاندیز و طرقبه و....اونم ناراحت شد و قهر کرد باهام شوهرمم به طرفداری ازش با من حرف نمیزد ....خودشون سه تایی میرفتن بیرون وقتی بچم خواب بود
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687