سلام به روی ماهتون
من و همسرم دو تا شهر شمالیم که با هم ازدواج کردیم ، شهرهامون نیم ساعت با هم فاصله داره، روزی که خواستیم ازدواج کنیم پدرم راجب مکان زندگی مون حرفی نزد، پدرم بهشون گفت که دختر مال شماست ، هر جا شوهرش خواست زندگی میکنن
منو همسرم تصمیم گرفتیم که خونه مون یه جایی بین این دو تا شهر باشه، اما چون محل کار همسرم شهر خودشه، کارمنده و نمیتونه فعلا انتقالی بگیره تو شهر اونهاست اما جایی گرفتیم که نزدیک شهر ماست خیلی
یطوری که با ماشین بین خونه ما و خانواده هامون هر دو نیم ساعت فاصله هست.
بعد مدت ها داره جور میشه یه خونه نقلی بخریم، امروز به مادرم گفتم اما مادرم شروع کرد داد و بیداد و نفرین کردن ، هستین بقیه شو بگم ؟