2777
2789
عنوان

برم مهمونی یا نه

217 بازدید | 22 پست

سلام دوستان

مادرشوهرم زنگ زدن واسه فردا ناهار بریم  خونشون

اخلاقشون طوریه که میگه باید از صبح اینجا باشی کمک دستم بقیه باشن یا نه فرق نداره ولی اگه من نباشم مدام سر سفره متلک میگه ک اومدین واسه خوردن با اینکه سفره چیدن و ظرف شستن با منه

خلاصه من به شوهرم گفتم بعد از ناهار بریم دو ساعتی بشینیم و برگردیم شوهرم مخالف بود 

میشه بگین منطقی ترین کار چیه؟

من کمک کردن مشکلی نداره واسم ولی اینکه فقط گلگی به من میکنه عصبی میشم و انگار من تنها باید کمک دستش باشم

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

خب دیگه از اول رفتی کمکش کردی بدعادت شده 

با خانواده شوهر هر جوری از اول رفتار کنی متاسفانه باید تا آخرش همون باشی وگرنه آدم بده میشی 

الآنم همون موقع ناهار برو هر چی هم متلک گفت شما اهمیت نده یا بگو گفتم شاید فلانی (اسم خواهر شوهرت یا جاریت )میان کمک‌

همینارو به همسرتون یابه خودشون بگید چطورایشون میگه شمام بگید

زتگ زدم به همسرم گفتم که بهشون بگو ما شرایط کمک کردن نداریم و سرکارم نمیتونیم زود بیایم بعد ناهر میایم ک بقیه واسه ما تو زحمت نیفتن 

اونم با داد گفت باشه میگم

ولی کارت اشتباهه

خب دیگه از اول رفتی کمکش کردی بدعادت شده  با خانواده شوهر هر جوری از اول رفتار کنی متاسفانه با ...

اون موقع زبون اونا هم درازه ما نوکر تو نیستیم و این حرفا 

میدونی جالبیش چیه من از اول کمک حال تبودم 4 سالی میشه که توقع دارن برم بپزم و بشورم و کلا اونجا بمونم

سلام بگیر بخواب گوشیتو خاموش کن تا۱۱بعد برو هرچیم گفت سر سفره لبخندبزن🙈چه بدجنس شدم

لبخند میزنم ولی از درون میسوزم چون ی لقمه غذا میخوری اونم با کلی حرف اطرافیان 

لبخند میزنم ولی از درون میسوزم چون ی لقمه غذا میخوری اونم با کلی حرف اطرافیان 

اصلا اهمیت نده ایشون اگه شعور دااشت ببخشیدالبته

سر سفره به مهمون خونش متلک نمینداخت

نرو تا عادت کنه بذارهرچی دلش میخواد بگه

اون موقع زبون اونا هم درازه ما نوکر تو نیستیم و این حرفا  میدونی جالبیش چیه من از اول کمک حال ...

اصلا به روی خودت نیار عزیزم 

شما هم حساس شدی نقطه ضعف دادی دستشون بخاطر همین ازت توقع دارن ...هر وقت رفتی خونشون مثل بقیه جاری و خواهرشوهرا رفتار کن 

من سه تا خواهر شوهر دارم چهار تا جاری 😣هر وقت دعوت میشیم خونه مادرشوهر اگر ببینم جاری هام کار میکنن منم کار میکنم اونم فقط در حد سفره انداختن و پهن کردن بعضی وقتا هم ظرف شستن البته با کمک یکیشون 

اهمیت نده به حرفاش 

اصلا اهمیت نده ایشون اگه شعور دااشت ببخشیدالبته سر سفره به مهمون خونش متلک نمینداخت نرو تا عادت کن ...

ممنونم خودمم همین و میگم ولی همسرم قبول نمیکنه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز