تا خودش نخواد خوب نمیشه
من تا حدودی درکش میکنم چون خودمم یه پدر بد داشتم که توی بچگی خیلی کتکم زد تا پارسال که ۲۲ سالم بود از جمع فراری بودم،بی مسئولیت بودم و به فکر اینده نبودم،همش تو خودم بودم و گریه میکردم و حسرت فرصتای از دست رفته رو میخوردم دلم میخواست درمان بشم ولی تنهایی نمیتونستم البته من میدونستم مشکلم روحی هست،خلاصه از تو اینترنت یه روانپزشک پیدا کردم بهم گفت مشکل استرس و افسردگی داری باید دارو مصرف کنی،الان دارو مصرف میکنم حالم خیللللللی بهتر شده اصلا یه ادم دیگه شدم و الان کم کم دارم داروهامو قطع میکنم
مشکل شوهر شما اینه که انکار میکنه مشکل روحی داره واقعا زندگی سختی داری اگه باهاش بمونی زندگی خودتو و بچتو هدر میدی اگه ولش کنی شوهرت نابود میشه
نمیدونم چی بگم فقط امیدوارم قبول کنه مشکل روحی داره و بره سراغ درمان
راستی گفتی اندامش زنانست،منظورت اینه استخون بندیش ظریفه؟برادر هاش اینجوری هستن؟