مهموني كه خونمونه😞

من چی بگم جاده چالوسم 

حتی دوست سربازی شوهرم با زن و بچه ش اومد چهار روز موندن 

بقبه ایل و تبارش که کمتر از یه ماه پلاس نمیشن 

سلام اره به خدا هر سه روز  غروب میرفتن خونشون روز چهارم یعنی فرداش قبل ناهار زنگ میزدن ناهار بزار ما داریم میاییم مثلا میگفتم جایی هستیم  خونه نیستیم میگفت عههه ما راه افتادیم دیگه حالا زود برگرد خونتون کل بهار تابستون من و کوفتم کردن به خدا 

😂جوابه پسرعمه امدهمش میومد خونمون از بابام پول میگرفت ریختیم دیگه نیومد

من واقعا متعجبم!  من دو بار باهام اینجوری کنند برمی گردم به طرف و ایل و تبارش میارم جلو روش!

با این که خودم  فکر می کنم خیلی خجالتی و کم رو هستم!

نه بحث این چیزها نیست. پسرخاله شوهرم خیلی خاله زنک هست بعد از این آدم هایی هستند که سرزده میان تو خونه آدم و بعد می رن همه خبرهای زندگیت می زارن کف دست دیگران!،  خودم از لحاظ ذهنی حوصله بحث و حرف و حدیث ندارم! 

کلا فامیل شوهر باید تو مهمونی ها یه سلام و علیک و چهار تا جمله صحبت کنی و تمام!  من کاری ندارم بخوام با پسر خاله شوهرم رفت و آمد هفتگی داشته باشم! 

به قدر کافی زندگیم درگیر خاله زنک بازی مادرشوهر و خواهرشوهر و برادر شوهر و پدرشوهر هست!  تهش که می گن من عروس بدی هستم بزار حداقل بد بودنم دلیل واقعی داشته باشه!،

سر زده امد، منم همون وقت قرار بود برم جایی!

خیلی پررو و خاله زنک هستند!  پیام داده به شوهرم که آدرست بفرست تو عید بیاییم خونتون!  بعد شوهرم آدرس پیام داد! مشکلی هم نداشتیم که بیاد!،

 بعد پنج دقیقه دیدم یکی زنگ خونه رو داره می زنه اصلا هول شدیم که کیه؟ بعد زنگ زده شوهرم با خنده که در باز کن ما پشت دریم!  منم بدم آمد! گفتم بگو نیستیم! بیرونیم!  

یعنی انقدر درک ندارن که یوقت طرف حمومه. یوقت خونه مرتب نیست یوقت خانومه می خواد قبل آمدن مهمون به خودش برسه و لباس مناسب بپوشه!، یوقت طرف خانواده زنش مهمون کرده ! 

همه اشون همین طوری هستند سر زده میان که ببینند چیکار می کنیم! و چه خبر هست! 

آدم اگه طرف قدرشناس و خوب باشه زورش نمیاد این کارها رو بکنه، مشکل اینجاست که هم بدجنس و دو به هم زن هستند هم انتظار دارن من همیشه دست به سینه در اختیارشون باشم و فامیل هاشون راه بیاندازم خونم!