2777
2789
عنوان

شک کردم به خدا

253 بازدید | 14 پست

مادرم ۱۲ ساله دارو ندارمونو برد، رفت با یه پسر از خودش کوچیکتر توی فامیل صیغه شد، همش خبرش و میدن که مامانت با فلانیه، پدر بدبختم اومد تو یه داهات مستاجری، هر چی میگم خدااااا اون بدتر خوشحال تر میشه و مسافرت و عشق و حال. پس خدا کجاست؟ حالم بده تورو خدا یه چیزی بگید بهم. هر روز چشمم اشکیه 

من دیگه مطمئنم خدایی نیست. سی سالمه بخاطر مادرم هیچکی نیومد سمتم. با بدبختی دارم میسوزمو میسازم بعد اون خوشیش و مسافرتش. تا بهشم پیام میدم میره شکایت میکنه که این مزاحمم شده. خدا کیه دیگه اگه بود که حق مارو میگرفت ازش

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

صبر باید داشته باشی هر کس هر کاری انجام بده تو این دنیا تاوانش رو سخت پس میده .. دنیا دار مکافات هست ، من کسی رو دیدم که ۲۰ سال بعد تاوان کاراش رو داد همش میگفت خدا کجاست چرا جواب این آدم رو نمیده ولی بد جور پس داد .. یه روزی یه جایی باید تاوان پس بدی شک نکن

مطمئن باش خدا ی روز حقتونو میگیره

من خواهرم  13 سال قبل یکی بش  تهمت میزنه الان بعد 13 سال زنش بش خیانت کرده دقیقا همونجوری که این پشت سر خواهرن گفته

به درخواست خودم تعلیق شدممم!! به پسر گفتن: مرد که گریه نمیکنه به دختر گفتن: دختر که فریاد نمیزنه       <و اینجوری شجاعت رو از دخترامون و احساسات رو از پسرامون گرفتن و گند زدن به دنیامون> •.

گلممم همه که نمی تونند پدر یا مادر خوب  باشن 

متاسفاممم که بهترین  یار و یاورت که هم  خونت  هست اینجوری هست 

ولی گلممم تو فکر می کنی ایشان  خوشبخته 

ایشان  برای اینکه  فراموش بکنه این مسیر را می ره 

بیا با هم  یاد بگیریم  کسی را قضاوت نکنیم 

رهاش کن به حال خودش 

درست  را بخون 

سر کار برو توی شهر بزرگ  زندگیت  را شروع کن 

که مسایل مادرتت خیلی به چشم نیاد 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792