تا حالا سه بار یکی از آشنایان نزدیک ازم خواستگاری کرده
گفته دوست دارم برای پسرم باشی
منم از آشنایان فقط روی این میشه حساب کنم از لحاظ همه چیز مردونگی کاری
اما مامانم میگه نه والا دخترم باید ادامه تحصیل بده
خودم هم سر شانسم یکی میگذاره زبونم سریع میگم نه نه تکلیف درسم مشخص نیست همینو میگم
اما ته دلم خوشم میاد ازش
وای میگم اون باید چراغ سبز نشون بده
ممکنه اصلا روحش خبر نداشته اینا هی میگن
اون باید بیاد جلو که من یه چیزی بگم
چون واقعا پسر خوب کم شده
منم یه حسی نمه نمه ای دارم