2777
2789
عنوان

مگه میشه ,

47 بازدید | 0 پست

خالم با مادرم قهره یه ساله دیگه قهرن تقصیر خالم بود تمام بار مشکلات برادر و خواهر های خودشون رو دوش مادرم بود خالم دستش پرتره ولی بدش میاد کسیو کمک کنه ,میگه پررو میشن ,و چون مادرم بهش گفت من دیگه خسته شدم و بیمار یکم توام ,توی مشکلات من شریک شو فقط خواهر من که نیست و برادر من ,توام خواهر شونی ,یه کاری کن ,که من کمتر عذاب بکشم ,خالم گفت من چه کمک کنم چه نه چه فایده ای داره گیرم کمک کردم فردا چکار میکنن پس فردا چکار میکنن ,تا کی کمکشون کنم ,که اصلا هم کمکشون نکرده ,هر بارم بهش گوشزد کردیم میگفت من دلم میسوزه ولی فایده نداره کمک های من ,و خودشو دور کرد ه از همه ,هم از لحاظ مالی هم از لحاظ رفت و امد ,مادرم  کمر درد شدید داره ,خودش همیشه میره و میاد ,و این همه عذاب میکشه ,بخاطر اونا ,حتی منم عذاب میداد ,و حالا ,من هر بار به خالم زنگ میزنم برای احوال پرسی ,یعنی مادرم بهم میگه زنگ بزن احوالشو بپرس ,شارژم که تموم میشه دیگه بهم زنگ نمیزنه و میگه من شارژ نداشتم ببخشید ,و یا گوشیمو بر نمیداره الانم ,برای عید بهش زنگ زدم و احوال پرسی کردم قطع شد دوباره زنگ زدم , رد تماسم زد ,من تا حالا هیچ رویی بهش ننداختم و هیچ کاری,برام انجام نداده , ,فقط با خوبی باهاش حرف زدم ,بنظرتون این خاله هست ?و جای بخشش داره?

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز