مامانبزرگم سرطان داره. بابام دو سال پیش سکته کرده، الان به زور راه میره و حرف میزنه. فشارخون داره و ۲۰ درصد قلبش کار میکنه. معتاد بوده و تازه ترک کرده. اخلاقش بشدت سگیه، ولی گناه داره. چون مامانم خیییلیییی بداخلاقه. دوسه بار بعد دعواهاش خواستم تایپک بزنم، ولی ترسیدم. اگه نوشته بودم، میدونستین تعادل روانی اصلا نداره! تازه، مامانم به هممممه چی آلرژی پوستی و تنفسی و خوراکی داره. یعنی باد بیاد گلوش کپ میشه، دست به آب آلوده بزنه بدنش ورم میکنه و قرمز میشه. اگه چیزی که ادویهی تند داشته باشه، بخوره، تشنج میکنه و بیهوش میشه. تا حالا دوبار تا پای مرگ رفته و با شک برگشته. درضمن آرتروز گردن، دیسک کمر، سیاتیک، آرتروز زانو و مچ پا، مفصلای خراب و قند هم داره. خواهرم مچ پاش مشکل داره و یکم که سرپا وایسه یا راه بره شدید درد میگیره. خالم چهار تا بچه ی هم سن و سال داره و واسه انجام همممممهی کاراش کمک میخواد. بیشتر عمرمو تو خونهی اون کار کردم. داییم سالهاست میخواد بره خارج. هی پول از این و اون میگیره به فنا میده و آخرش نمیتونه بره. شیش ماه پیش خونهی ماهم فروخت که بره، باز نتونست و سرمایهمونو به باد داد. الانم از این شب عیدی مامانم سرما خورده و آلرژش تشدید شده. نه صدا داره که حرف بزنه، نه گلو داره که چیزی بخوره، نه پا و کمر داره که قدم از قدم برداره. همین الان که دارم مینویسم، تا پای مرگ سرفه میکنه. من بدبختم جای اینکه به خودم برسم یا دو کلمه درس بخونم، کلفت شدم جلو دست اینا. وضع مالیمونم خراب اندر خراب. توی این اوضاع که شمع دونهای ۴۰ هزار تومنه و آجیل کیلویی ۶۰۰، ۷۰۰، ما ماهی ۵ تومن حقوق میگیریم. دیگه خودتون حساب کنین چجوری به آخر ماه می رسیم! کاش لااقل عرضهی خودکشی داشتم! حیف... بین این همه نداری، اونم ندارم...
من حسابم ز همه مردم این شهر جداست... من امیدم به خدا بعد خدا هم به خداست💛
۷۰۰ میلیاردو چجوری تونستی خراب کنی که بدهکار شی؟ هع
ایناش در مخیله تو نمیگنجه بچه جون بشین زندگیتو کن
ديوانه و دلبسته ي اقبال خودت باشسرگرم خودت عاشق احوال خودت باشيک لحظه نخور حسرت آن را که نداريراضي به همين چند قلم مال خودت باشدنبال کسي باش که دنبال تو باشداينگونه اگر نيست به دنبال خودت باشپرواز قشنگ است ولي بي غم و منتمنت نکش از غير و پر و بال خودت باشصد سال اگر زنده بماني گذرانيپس شاکر هر لحظه وهر سال خودت باش