چند روز پیش شنیدم
آشناها همسرم داشتن صحبت میکردند .
یارو گفته زنش آشتی نکرده. ؟؟ اون آقا گفته ن گفته اون زمان پسره. زندگی کن نبوده الان دیگه پسره پشیمون شده و خانمش میخاد
. و دختره. آلن. دیگه شوهرش نمیخاد همسرم رفیق باز بود اصلا مسولیت زندگی نداش و دخالت خواهر شوهر
بچه ها. میترسم. قسمت بشه برگردم.چطور. تحمل کنم 😭😭. وقتی دیگه ازش متنفرم .
دوسش داشتمب پاش سوختم اما اون درک نداشت
حالا دیگه من صبرم تموم نمیخام اصلا ببینمش
پدرشوهرم پیغام داده ک عروسمون خیلی خوبه بوده هنوزم دوسش داریم منتها. پسرم مقصر هست
و گفته. کاری کنید برگرده
شماره دایی منو گرفته ک. زنگ بزنه صحبت کنه
دوستان. کاش فقد نیان. اینا طایفه بزرگی دارن
همه شون هم خاطر منو میخان
و احترام دارن برام
دوست ندارم ببینمشون
من آدم حساسی ام. من نمیتونم حرف دلم بگم سری گریم میاد
😭😭
دعا کنید کسی نیاد. .