راستش جاری منم مثل اون بنده خداست، خیلی شلوغه... همش یا خونه ی اینه، یا خونه ی اون، یا خونه مادرشوهر، یعنی تقریبا هرروز خونه مادرشوهر هست، هفته ای یه بار بمن پیام میده یا میزنگه، یا میگه بیا خونه م، یا میگه هستی من بیام، واقعا اذیتم😐😐😐😐 من یه ادم درونگرام، برا ارامش خودم، تنهایی رو دوست دارم، حتی چراغا رو خاموش میکنم ، حالتام خاصه، حالا یا افسردگیه یا هرچیزی، ولی خب ترجیحم تنهایی هست، اصلا خونه مادرشوهرم نمیرم (مادرشوهر و جاری جفتشون همسایه خیلی نزدیک ان)، من یا فیلم میبینم یا کتاب میخونم یا یه جوری سرم گرمه، اما اون اینور اونور میره ب خودش مربوطه، اما زنگ زدن هاش بمن و یهو اومدنش، اذیتم میکنه😐 دوسش دارم جاریمو ها، ولی تنهاییم رو نمیخوام کسی خراب کنه🙄