مادر شوهرم تازه پاشو عمل کرده و خواهرشوهر کوچیکم از مادرش مراقبت میکنه.جاریم هم که خونش نزدیک اوناست بعضی وقتا میره کارا رو میرسه.من خونم ازشون دوره یعنی ما غرب تهران و اونا شرق تهرانن.حالا هر بار که تلفنی حرف میزنم با مادرشوهرم هی میگه دست جاریت درد نکنه میاد کمک می کنه .حتی شوهرم هم میگه مامانم دیروز تلفنی بهم گفته زنداداشت دستش درد نکنه میاد کمک و دختر مردمه و ....منم لجم گرفته اولا من راهم دورتره بعدشم خودشون هم اینجوری نیستن که یه کمکی به ادم بدن.راهکار می خوام ایندفعه این حرفو زد چی بگم
حالا حتما باید حواب دندان شکن بدین
بگین دستش درد نکنه خیر ببینه
خوب اون هم داره زحمت می کشه براشون
یه لحظه خودتون روبزارین جای جاریتون
بگین دستش درد نکنه خیر ببینه
خوب اون هم داره زحمت می کشه براشون
یه لحظه خودتون روبزارین جای جاریتون
این جاریم کلا خودشیرینه.وقتی میریم اونجا خود خواهرشوهرام اونقدر کار نمی کنن که این می کنه.تا کتری قوری رو میشوره و میله های گازو میشوره من تو خونه خودم دیر به دیر میله های گازمو میشورم بعد اونجا بیام هر دفعه که بریم شروع کنم کارهایی رو که تو خونه خودم نمی کنمو انجام بدم.هر چیزی اندازه داره اخه
بی خیال دخترا اینقدر حساس نباشید روی این مسایل
بچه ها بیاین تورو خدا امشب میخوام برم اونجا
افاق جون اخه احساس می کنم میخوان به من بفهمونن که این کار می کنه و تو نمیای کار کنی.
دست جاریت درد نکنه.دختر مردمه انقدر مایه میذاره.آفرین داره.خودمم تا حدودی مثل جاریتم.کاری که از دستم بربیاد دریغ نمیکنم.هر چند اونا قدر نمیدونن.من برام خوشحالی و لبخند شوهرم مهمه
اخه ما هر کاری هم که می کنیم به نظر نمیاد ولی اونا که انجام میدن خیلی به نظر مادرشوهرم میاد خوب منم به دل میگیرم هر کس در حد توانش انجام میده.مثلا رفت بیمارستان یه شب موند ولی من بچه کوچیک داشتم نمی تونستم برم
واقعا دست جاریت درد نکنه خیر ببینه ایشالله
افرین اس دی به اینا خودشیرینی نمی گن مطمئنم اس دی یه روزی خود خدا دستتو می گیره الا اگه خانواده شوهرتم قدرتو ندونن یکی اون بالا هست هیچی پیشش گم نمی شه
من نمیگم کارش بده ولی باعث شده اونا دیگه تو هر چیزی رو باهاش در میون میزارن و حرفشو قبول دارن ولی من یه چیزی هم بگم درست هم باشه بازم حرفمو قبول ندارن
شیما جون هر چیزی اندازه داره به نظرم دیگه زیادیشم خودشو سبک می کنه.منم که میرم اونجا کمک می کنم ولی به اندازه.دوست ندارم متوقع بشن چون خودشون همین مدلی هستن و من زایمان کرده بودم مامانم همه کارامو می کرد و حتی مادرشوهرم چای که میخورد مادرم لیوانشو بر می داشت.مهمونی گرفتن شب هفت بچم فامیلاشونو دعوت کردن بعد همه کاراشونو مادرم و خواهرم کرده پس از من نباید انتظار داشته باشن
پس نظرتون اینه که من اشتباه می کنم؟
وا رویای خیس چرا دو تا تایپیک زدی یه عدم اونور دارن نظر میدن
جدی نمیدونستم ببخشید
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
23 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
