از بچگی بی محبت بود
حس میکردم اصلا دوسم نداره(حسم کاملا درسته،کلا نسبت به بچه بی عاطفست بخصوص نسبت به من)
حالا من یه دختر فوق العاده شیطون و با محبت.
اصلا حس خوبی ندارم،امروز واقعا حس کرذم دلم میخواد خودمو بکشم عقب و بگم هر چی شد بجهنم.
نمیدونم واقعا چرا،مثلا بچه ها من اینو به کسی نگفتم ،دبیرستانی بودم،فرداش قرار بود بریم ارذو.شبش به بابام گفتم برام خوراکی بخر گفت باشه میخرم بعد رفتیم خونه عموم گفتم بابا خوراکی پس،داد زد میخرم دیگه،اما نخرید
بهم پولم نداد خودم بخرم،من نمیدونم فرداش عمدا قاشق چنگالم یادم رفت یا واقعا،از مدرسه زنگ زدم ب مادرم ک برام بیار،گفت چیز دیگه نمیخوای؟خب نامرد تو ک میدونی خوراکی نخریدی چرا پیش دوستام خرابم میکنی.(بشدت غرور داشتم)منم گفتم میدونه دیگه میخره میاره.