منم پنج سال از ته دل گریه میکردم که صورتم کبود میشد و به دوست صمیمیم میگفتم فاطمه تروجونه عزیزت برام قرص برنج پیدا کن من دیگه نمیکشم ولی الان وقتی یادم میاد میگم دختر چقدر دیوونه بودی خداروشکر بلایی به سره خودت نیووردی
ابجی میدونم سخته میدونم کم اوردی
گریه کن برو تو پارکی جایی بشین گریه کن به خدا گله کن فحش بده اما اسیبی به خودت نزن
من هر چقدرم بگم نکن تو تا تجریه نکردی نمیتونی درک کنی فقط بهت میگم هرکاری دوست داری انجام بده بغیره خودکشی