با مامانم بدشدم

بچه ها من بخاطر یسری موضوعات دیگه شوهرم زیاد خونه مامانم نمیاد.ک خب حقم داره.ما شهرستانم هستیم و اخر هفته ها میایم شهر مامانم.و مادرشوهرم.بعد من دیروز ک جمعه بود با شوهرم رفتیم کلی کارداشتیم بیرون.از قضا تولد شوهرمم بود ک مامانم قبلا براش ی پیراهن خریده بود.بعد ب شوهرم گفتم بریم ی سر بزنیم بعد بیایم خونه مامانت‌.ک دیر شد و ساعت شد ۱۱ونیم.مامانم ک اصلااااا تحویلمون نگرف.تو اشپز خونه بهش گفتم میخوای کادوی سعیدو الان بش بدی.با ی لحن خیلی بد گف ن بابا میگف کادو نمیخواد.(بخاطر اینکه دیر رفتیم همچین حرفیو زد)من خیلی بم برخورد.اخه شوهرم همیشه براشون کادو میگیره.از طرفی انقد پشیمون شدم گفتم میخوای کادوی سعیدو امشب بدی بهش کاش نمیگفتم.بعد میخوام ب مامانم بگم پیراهنو بده ب داداشم و دیگه هیچ بده بستونی نداشته باشیم.کلا مامانم یجور ادمیه.حس میکنم بابام اون حرفو نزده و از طرف خودش گفته.منم محلش نذاشتم دیگه ناهارم نخوردم خونشون.چون نتونسم باشوهرم برم خونمون مجبور شدم بمونم خونه مامانم.بنظرتون حق ندارم ناراحت بشم؟چون یادمه مامانم تولدش  خودش گف برام کیف بخر.ینی انقدر توقعیه.منم خریدم براش.ولی تولد من بابام گف ی تومن پیش من داری هنو اون ی تومنرو داره میده.بنظرتون حق ناراحتی ندارم؟