از مهر ماه باهم بودیم و من بخاطر شرایط زندگیم بهش گفتم نمیخام وارد رابطه بشم چون پدر مادرم فوت شدن همیشه ترس از دست دادن دارم و همین موضوع باعث شده همش شک داشته باشم ک نکنه بره نکنه بره نکنه...
دوست پسر من شغلش جوری هست که با دختر در ارتباطه چون فیلم برداری و تیزر و ...هستش کلاس آموزشی م میزاره که بازم دختر هست و توی اینستاهم همینطور من همش بهش گیر میدادم ک چرا دختره قلب گذاشته واست چرا کامنت قلب میزاره و تو فالو داریوش از این حرفای سمی واقعا دست خودم نیست !!!تاالان که دوماه پیش من بخاطر همین کامنتا کات کردم باهاش ولی بهش زنگ میزدم گاهی و جواب میداد آهنگ میدادم ولی الان چند روزی هست واقعا دارم اذیت میشم از نبودش دیگه نمیتونم خودمو سرگرم کنم همه ایرادارو بزارم رو دوش اون ولی نظرش اینه ک من درست نمیشم و نمیخاد اذیت بشم بهم گفت قلبش پیش منهو دوستم داره ولی من اذیت میشم و اونم میگه تو داری منو تغییر میدی دوروز پیش دیدمش فقط دعوا و بحث کردم که تو باغبانی که قلب گذاشته دختر عمته دوستی وااای خودم خجالت میکشم ولی پشیمونم و دوستش دارم واقعا میخام برم مشاوره این مشکل شکاک بودن و ترس از دست دادن من تموم بشه چون با هرکس باشم داستان همینه...بنظرتون چیکار کنم من دلم میخاد این حرفا و به خودش بزنم ببینمش باارامش بگم اینارو ولی نمیتونم!
