یه سالو نیمه خونه مادرشوهرم دارم زندگی میکنم خرج و مخارج و کلا همه چیمون باهمه ... خونشونم تا دلتون بخاد رفت و امد هست برج ۴ تاریخ زایمانمه همه تلاشمو کردم تا یه جایی نزدیک خونه مامانم با اجاره مناسب پیدا کنم ولی پیدا نمیشد الان بعد مدت هااا یه خونه پیدا شده همه چیش عالیه فقط بدبختیش اینه صاحب خونه که هم محله ایه خودمونه یه ادم معتاده که باخونوادش طبقه بالان .. اعتیادش هیچی ولی خیلی ادم سمج و پرروییه شوهرم میگه اگه بریم دیگه ولکن نیس همش زنگ میزنه ماشینتو بیار بریم فلان جا یا منو ببر این ور اونور ... منی که اینقد ذوق داشتم الان دو دل شدم دارم دیوونه میشم اینجا بگین چیکار کنم
بیخیال لابد هرورزم جنگ اعصاب دارن با خانوادش تازه اگر دور از جون دستش کج نباشه همون مادرشوهرو قتبل تحملتره
اینجور مواقع قدرت نه گفتن داشته باشید دلیل نمیشه که بخواهید همچی در اختیارش بزارید
بنظرم یه جا خونه اجاره کننهنزدیکمامانت باشه نه مادرشوهرت
عزیزم حالا لازم نیست حتما پیش مامانت باشی برو یه محل دیگه اجاره کت ولی از شر مادرشوهرتم راحت شو
بنظرم جهنمم بهتر از زندگی با قوم شوهره
نرو بنظرم
ب نظرم یکم سعی نکن پیش مامانت باشی یکم دورتر طوری نیس شاید خونه پیدا کردی اینطوری مادرشوهرت ایناهم نمیگن پاشد رفت نزدیک مامانش خونه کرایه کرد
اون محله ایی ک ما هستیم اجاره نسبت ب بقیه جاها ارزون تره جای دیگه نمیتونیم خونه اجاره کنیم برا همین میگم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
10 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
