گل سرخی به او دادم، گل زردی به من داد
برای یک لحظه ناتمام، قلبم از تپش افتاد
با تعجب پرسیدم: مگر از من متنفری؟؟
گفت: نه!باور کن نه!ولی چون تورا واقعا دوست دارم،
نمیخواهم پس از آنکه کام از من گرفتی،
برای پیدا کردن گل زرد، زحمتی به خود هموار کنی!!
کارو