میخام جدا شم دلایلمم محکمه..ولی بابام دوست نداره من جدا شم و یه جورایی شوهرم جای پسر نداشته اش بود..ما با هم خوب بودیم یه دفعه زندگیمون به هم ریخت و شوهرم کارایی کرد که نمی تونم ببخشمش..بعضی وقتا واسطه میفرسته پیش بابام...بابامم با یه معصومیت میگه برگرد..من بین غرور و حرمت نفس خودم و حرف پدرم موندم....چکار کنم..بعضی وقتا میگم کاش تحمل میکردم این قدر باعث رنجش پدرم نمی شدم🥺🥺🥺
چی بگم عزیزم ماکه توزندگی تو نیستیم ولی خب اگه واقعا میتونی ازاول شروع کن اگه هنوز دوسش داری جدانشو.بخداقسم من بعد جدایی تازه بدبختیام شروع شد.ولی خب دلیل قانع کننده واسه جدایی داشتم تا دم مرگ رفتم ولی بخاطر بچم صبرکردم اما نشد.بعضی وقتا واقعا نمیشه دیگه آدم کشش نداره