مثلا ما واسی داداشم که بنده خدا تازه هم جدا میشه میریم خواستگاری و پرسو جو تا میگیم فلانی بعد میگیم مطلقس نظرتون چیه خانم خوبیه واین حرفا طرف ی مکث میکن من به عنوان ی زن حقیقتا خجالت میکشم
باید فرهنگ سازی بش اگه زنی جدا میشه دیگه هرزه نیست این نحوی دیدگاه نفرتنگیز
ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد».. ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.
من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.
تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.
چن وقته جدا شدی چطور متوجه شدی شک کردی؟ البته اگه یاداوری خاطرات تلخ میشه لازم نیس بگی عزیزم
چندساله خیانت میکنه ولی من خیلی احمق بودم
الان تازه دارم جدا میشم
ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد».. ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
عزیزم پسرت چی چقدر ناراحت شدم 😔 کاش میشد دوباره زندگی کنید راهی نیست یعنی ؟ ببخشیدا می پرسم
من خیلی بخشیدم خیلی تحمل کردم
آخرش هم خودش رفت
ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد».. ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
من خودمم طرد نشدم شاید ما شانس اوردیم که اطرافیانمون باشعورن اما بعضی جاها هنوز خیلی از این بی فرهن ...
تو شهرهای خیلی کوچیک و سنتی یا روستاها شاید اینطور باشه وگرنه طلاق دیگه اپیدمی شده .از هر ۱۲ تا ازدواج ۷ تا طلاق هست
می خوای اسمشو بذار « کارما » یا بگو «چوبِ خدا » یا «تقاص» ،« تاوان »، یا اصلا بگو «حضرت ابوالفضل میزنه به کمرش »! ولی اینو بدون اگه دلی رو واقعا شکستی جوابش رو حتما میگیری دیر یا زود ...( دل شکستن مجازی و حقیقی هم نداره )