دیشب براشوهرم تولد گرفتم سورپرایزش کردم با پسر شش ماهم دوتاکادو دادیم جوراب ازطرف پسرم پیراهن هم ازطرف خودم ..بادکنک وتم وکلاه و فشفشه و کیک وشمع این چیزای دیگشم اماده کردم تنهایی سخت بود چون بچه نمیذاشت رفته بود بیرون وقتی اومد برقا خاموش اهنگ تولد خارجی بعدم گفتم بیا تو کلی ذوق کرد رقصید شمع خاموش کرد کیک برش زد کادو بازکرد عکس گرفتیم
معلوم بود خوشحاله همش میگفت عزیزم مرسی
ازش پرسیدم فکرمیکردی بگیرم میگه اره میدونستم میگیری
چشم انتظار بوده طفلی اخه هرسال میگیرم عادتش دادم دیگه هیچ اثاری از تولد توخونه نبودکه شک کنه
همه رو قایم کرده بودم
بعدتولد رفت خونه مادرش کار داشت مامانشم براش شلوارخرید همین دیشبی
میگه گفتم خانومم برام تولدگرفته کادو داده
واسه همین شلوارخریده داده سریع خخخ گفته کم نیارم منم زنگ زدم ریلکس تشکرکردم ازش بابت هدیه اش برای شوهرم
بعدم کلیپ عکسهای قدیمی مونو ازاول عقد پخش کردم براش
شب قبل که رابطه داشتیم میگه تو خیلی خوشگلی ازهمه خوشگلتری حتی ازخودم ...
میدونین میتونستم برم با پولام براعیدم چیزی بخرم اما چندروزقبلش مریض بودم دیدم برام هرچی میخاسنم ازخوراکی میاورد هواموداش
دیدم هیچی لباس براعیدش نداره و همش من میگم چی میخام میگه باشه دلم میخاس اونم لباس داشته باشه
نظداتونو بگین گلا