2733
2734

عزیزم همه بچه ها شب اول همینجورین 

لبه ی پرتگاه ایستاده بودم... خسته و ناامید دستانم را باز کردم تا بپرم ... اشک هام سرازیر شده بود قبل اینکه بیفتم بابا مچ دستم را گرفت و گفت کجا میخوای بری ؟ مگه خودت رو بهم نسپردی ؟ وقتی بابا من رو از پرتگاه کشید بالا خودم رو بغلش انداختم و در حالی که گریه میکردم گفتم تروخدا بابا تنهام نذار دیگه نمیتونم ادامه بدم 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

الهی عزیزممممم

شبا که خوابش میبره بده بخوره تا حسرت به دل نمونه تا چند شب شبا وقتی خوابش برد بگیرش تو بغلت بده دهنش

منم بچه هامو از شیر گرفتم خیلی دلم واسشون میسوخت 🥺

2740

من خیلی خیلی خوشحالم که بچم از ۶ ماهگی دیگه اصلا شیر منو نخواست. واقعا اگر وابسته میشد قطعش خیلی سخت بود برام. همین باعث شد از ده ماهگی اتاقشم به راحتی جدا کنم.

حالا شما هم غصه نخور به زودی میتونی اتاقشم جدا کنی راحت بشی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز