حالم بده ، داغونم
دلم میخواد خودمو بکشم ولی از عاقبت بعدش میترسم
میترسم خدا نابودم کنه اون دنیا
چمه
چه مرگمه
از یه طرف دلم به حال مامان و بابام میسوزه
اگه خودکشی کردم مردم پشت سرمون حرف میزنن تازه تو روستا هم هستیم
هیییییچ دلیلی برای زنده بودن ندارم برای چی بمونم
ولی تصمیم خودمو گرفتم
الان میخوام بخوابم
ساعت 3 بیدار بشم وقتی که همه خواب هستن کارو تموم کنم
شاید توی تاپیک ها خواه یا ناخواه دل بعضی ها رو شکوندم
حلالم کنید
الان یه سری آدما میان میگن ارزش نداره پاشو دوش بگیر آهنگ بزار پیشرفت کن
اینا همش کلیشه ای هست