امروز هم طبق معمول روزم با سروصدای بچه ها شروع شد .چون تا وقتی نیومدن کسل میشمو خابم میگیره . بعضی ها وقتی شیشه ام بخار میکنه چیزایی روم مینویسند بعضی ها چشم میدوزن بهم .آخه من یک پنجره ام در یک کلاس از مدرسه فلان نفری
تا صبح قضا سهل و سهیلش به که باشد.تاشام قدر رجعت و میلش به که باشد.در بزم وصالش همه کس طالب دیدارتا یار که را خواهد و میلش به که باشد