گفت که غلط کرده
گفت منو ببخش هرکار بخای میکنم خونه و ماشینو میزنم به نامت ولی یه فرصت دیگه بهم بده اولش هرجور گفت گفتم نه فقط طلاق انقدر گریه و التماس کرد گفتم شرط دارم گفت چی گفتم حضانت بچمون و حق طلاق
همیشه گفتم اول مدرک جمع کنید بعد لو بدید و بعد تصمیم بگیرید میبخشید یا ن
ولی قبول نکرد گفت هرچی بخای ولی اینو نمیدم تو میخای ولم کنی بری بخدا نادونی کردم منو بزن بیا بزن منو ولی انقدر ریلکس نباش انگار برات مهم نیستم خودشو چندباری محکم زد ولی من واقعا تو شوک بودم
حضانت و حق طلاقو حتمااااا بگیر
هرچی گریه و التماس کرد گفتم فقط شرطم همینه میدونم فقط ۲۰ روزه آشنا شدن چون تو برنامه همراه من نشون داد که فقط ۲۰ روز پیام داده بودن
گفتم از خونه برو بیرون یکم هردومون نفس بکشیم پاشد رفت هنوز باورم نمیشه خنثی ام حتی اشکم نمیاد نمی دونم چرا زندگی عاشقانمون اینطوری شد
زندگی ای که هرکس میدید میگفت عشق توش موج میزنه امشب اولین باری بود که همچین بحثی داشتیم
واقعا ادم نمیدونه چی بگه خیلی موقعیت سختیه
برو از مشاور نظر بخواه درستو غلطو نمیشه اینجا تشخیص داد
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
