شما از چی می ترسید؟ به نظرتون تو کودکیتون چی باعث این ترس شده؟
خودم از اینکه کسی بدون صدا از پشت بهم نزدیک شه از ترس جیغ میزنم
چه تو خونه چه تو خیابون
هنوز نمی دونم‌چرا انقدر این ترس تو وجودمه
شاید تو بچگیم‌دوستام زیاد اینجوری ترسوندنم
از شوخی که توش ترسوندن باشه متنفرم
از مردا ی غريبه خیلی میترسم
نه والا چرته
مثلاً من الان از رانندگی میترسم درحالی که تصادفی چیزی هم نداشتم
تاپیک قبلم راجع به همینه
ارتفاع
جوری که خونه بابام نمیرم 😣😣
اره من بابام روی پوشش ما حساس بود احساس میکنم هیچ وقت حتی آزاد هم بشه نمیتونم این پوشش رو عوض کنم
فوبیا گربه دارم مامانم میگه بچه بودی دیدی جیغ زدی
فوبیای صدای بلند دارم
از رابطه زن و شوهر وحشت دارم
از جاهای خلوت بشدت وحشت دارم
سلام
ی تئوری که میگه ترس هایی که داریم ، دلیل مرگ مون از زندگی قبلی مون . مثلا من از شنا کردن میترسم دست خودم نیست از استخر میترسم .
البته اینا جنبه فان .
زندگی موازی این حرفا شاید درست باشه اما من فقط خواستم نظرم بدم
صد در صد شکن نکن ریشه در بچگی داره تا حالا کلی روانپزشک رفتم حتی معروف تهران دکتر بهزاد چاوشی…من ۸ سالگی بابام فوت کرد وقتی خانواده خبرو شنیدن یهو چیغ زدن من شوک شدم غروب موقع اذانم بود بعد دوماه حملات پانیک بهم دست داد فرض کن توی سن ۸ سالگی هرروز غروب حس مرگ تپش قلب میومد سراغم هی میگفتم میمیرم
من بچه بودم ساعت ۳ نصف شب تلفن خونمون زنگ خورد عمم جواب داد جیغ زد خبر فوت مادربزرگمو بهش دادن بعد ما پیاده رفتیم خونشون نزدیک بود ؛ از همون موقع حس میکنم خیلی از مرگ و خبر فوت میترسم ؛ خیلی شدید اصلا فوبیا شده برام و بخاطرش مشکل روحی و پانیک پیدا کردم و دارو مصرف میکنم بعد فوت پدر شوهرم نزدیک ی ساله فوت شده داغون شدم من بعد فوتش خیلی تو روحیم تاثیر گذاشت
