نامزد من وقتی اومد خواستگاریم خونمون افتضاح بود. البته فامیل هم بودیم ( پسرعممه) راحت بودیم ولی بهرحال خیلی وضع خونمون بد بود. طبقه دوم رو داشتیم می‌ساختیم کل وسایلای کهنه مونو چیده بودیم. کابینت نداشتیم واقعا افتضاح. خود نامزدم ایناهم خیلی پولدار نیستن ولی خونشون بهتر از ما بود ولی الان ازدواج کردیم.
ببین فکر کنم مامانش خیلی فشار اورده چون پای تلفن گریه میکرد و گفت تا الانم بخاطر خود خود تو دارم این حرفا رو بهت میگم ک سر چی و چرا ...وگرنه خودش قبلا گفته بودم مبل نداریم خونمون سادس قبول کرده بود گفت مام خونمون تخت ندارع
اگه مامانش مخالفه و اونم ب حرفشه بنظرم تو زندگی داغون میشی
استارتر نگو عشقم تو رو خدا
من و تو اسیر یه عشق یه طرفه اییم
دیگه لااقل با نگفتن کلمه ی عشقم بهشون خیانتو در حق خودمون تموم نکنیم
هعی بنده خدا داره سرت بلایی که 6 سال قبل سر من اومد میاد
سر اینکه محلمون محله خوبی نبود و تقریبا جز پایین شهر حساب میشد با اینکه خونه دو طبقه اونجا داشتیم و خونمونم بد نبود متوسط بود مادرش نیومد جلو
من خیلی شکستم خیلیییییی
چی بگم.. شاید بعضیا حساسن فکرمیکنن وقتی طرف خونه زندگیش معمولیه حتما جهازم کم میاره.. یا شاید میگن فامیل ما میاد خونشونو میبینه شاید فامیل هاشون ظاهر بینن 🙁 نمیدونما گفتم شاید.. ولی اگه نظر خودش این نباشه و وسایل خونتون برا خودش مهم نباشه، خوبه میشه یکاریش کرد. باید ببینی حرف خودش چیه وگرنه بعدا خدای نکرده میکوبه سرت که وضع شما این بود و ما اومدیم وضعتون خوب شد و.. . خیلی چیزا هس عزیزم باید خوب بشناسیش. 😢
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
