دختربرادرم راضی بوده ولی وقت ازدواجش نبود خیلی بی تجربه است .خدا کنه خوشبخت بشه.
داداشم میگه جامعه خرابه نمیتونم دخترمو تو خونه نگهدارم میگه میترسم تنهاش بزارم آخه داداشم محل کارش از زن وبچه ش جداست هر سه ماه ۲۰روز میاد مرخصی
در حسرت دیدار پدری ب سر میبرم ک آخرین بار دستش توی دستم بود ولبخند روی لبش خشک شد ومنو تنها گذاشت .از وقتی رفت منم خندیدن رو فراموش کردم میشه برای شادی روحش ی صلوات بفرستی.سپاسگزارم