یه دوستی دارم که توی شهر دیگست و بارها التماس کرد برم خونشون هفته گذشته آماده شدیم بریم گفت برفه شهرشون و خیلی ناراحت بود. ما هم نرفتیم الان شوهرم میگه بریم احساس میکنم دوستم تمایل نداره
نمیدونم چکار کنم
برم ناراحت میشه یا نرم ناراحت میشه
یهو بهش زنگ بزن بگو ما داریم میایم اگه خوشحال شد ک برید اگه نشد بهونه آورد کلا قید رفتن رو بزنین
شاید شرایطشو نداره
دوستایی که شهردیگه هستن الکی تعارف و اصرارمی کنن بعد تا حس کنن جدی گرفتی می پیجونن
دوست منم هی اصرارمی کرد من اصلا تصمیم به رفتن نداشتم اما یهو از دوستی پا پس کشید ترسید بریم خونش
خب تو یه فرصت بهتر که هوا هم خوبه برید اون شهر، تمام جای دیدنیشو بگردید اون وسطا به دوستت زنگ بزن که ما اومدیم اینجارو ببینم اگه خونه ای پیش تو هم بیام،اگه استقبال کرد برو یه ساعتی ببینش برگرد اگه بهونه اورد که دیگه مشخصه چیکار کنی
من قبلا همینجوری بهش گفتم
گفت خیلی ناراحت میشه اگه برم شهرشون و بخوام جای دیگه جز خونه اونا اسکان کنم
شوهرم تو اون شهر کلی دوست و فامیل داره ولی من گفتم وقتی میریم فقط باید خونه دوست من باشیم و با اونا بریم تفریح و..
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
