سلام بچه ها اگه در جريا نبستيد تاپيكهاى قبليمو بخونيد
٣٦ سالمه ، ٤ سالمو گذاشتم واسه ادمى كه دنيا بهش محبت كردم اخر سرم سر يكى از رفيقاش با من قهر كردُ رفت
اخلاقاى بد زباد داشت ولى اين قضيه برام خيلى سنگينِ كه چطور تونست سر هيچُ پوچ بره !!يعنى ارزش ٤ سال رابطه انقدر كمه هميشه هر دعوايى ميكرديم من پا پيش ميزاشتم اشتى كنيم
ولى اينبار منم رها كردم
خيلى ناراحتممممم ،
همه ميگن بهش فكر نكن تموم شد .. ولى من دارم عذاب ميكشم .چرا هر چى اختلاف بده واسه من ميوفته؟ چرا خدا يكبار جلو شكستن دلمو نميگيره
مگه نزديك ٤٠ سالگيمه هنوز حسرت دارم
حسرت به زندگى
حسرت خانواده خودم
بچه خودم
خدا واقعا چششاشو رو يه سرى ادما ميبنده يعنى؟