سلام من ۲۲ سالمه و همسرم ۲۳ نزدیک ب دو سال هستش ک ازدواج کردم
من از بچگی بیماری قلبی داشتم و ۴ بار عمل شدم بعد اینکه خانواده خیلی تعصبی دارم ک خیلی ب حجاب گیر میدادن البته ن اینکه خیلی بی حجاب باشم...پدرم رو هم توی سن ۱۳ سالگی از دست دادم کلا توی خانواده ای بزرگ شدم ک فقط دعوا بوده و بی محبتی بعد از فوت پدرم ، مادرم ازدواج مجدد کردن ب شخصه خیلی اذیت شدم ب خاطر رفتار های همسر مادرم خیلی آدم دخالت گری هستن و حتی ب جای رسید ک من رو هم کتک زدن ...
خانواده مادرم و اطرافیان جوری رفتار میکردن ک ب خاطر حجاب و یا ب خاطر مشکل قلبم کسی با من ازدواج نمیکنه...۲۰ ساله ک بودم عمل قلب انجام دادم حدودا یک ماه بعد همسرم ازم خواستگاری کرد من هیچ علاقه ای نداشتم فقط ب خاطر شرایطم ازدواج کردم واقعا خسته شده بودم ولی الان هم رابطم با همسرم خوب نیس حتی دو روز از زندگی مشترک ما گذشته بود ک برادر ایشون از شهر خودشون اومدن پیش ما و ۴ ماه موندن خونه من ..خیلی اذیت شدم همش با همسرم بحث میکردم اونم هیچ وقت ب داداشش نگفت ک بره ب حدی ک ی بار منو بد جور کتک زد ...الان نمیدونم چیکار کنم اگ جدا بشم خانواده خودم اذیتم میکنن اگ هم نشم واقعا نمیدونم چطوری زندگی کنم..همسرم شرایط مالی خوبی هم نداره و قبل ازدواج با من توی روستا زندگی میکرده و بچه اول خانواده هستش...