پرستوی کوچک من
پرستوی بدون آشیانه من
دلم برایت تنگ شده
کااش بودی در کنارم
این روزها هوا سرد است دلم اغوش گرم بال هایت را می خواهد
دلم دوران کوچک کودکیم را می خواهد
ای پرستو تو اگر بودی دنیا که به تنگ نمی آمد
مگر در این جهان بی پیکر جای تو کم بود
پرستوی من
بال سفید من
هوا ابری که می شود چتری بر دست ندارم من
باران که میزند بر من
من همچنان منتظر رنگین کمان بعد از بارش باران هستم بااا تو .