بابا باز شما خوبه خانوادشوهرتون من پدرم برام همه چی میگرفت با این که ازدواج کرده بودم هنوز شوهرم اوایل ازدواج کار خوابیده بود من پول مجردیم رو دادم برا خانوادش خرج کرد با این که میدونستن پول منه برای وام ازدواج خواهر شوهرم ضامن لازم داشتن پدرم ضامن شد یه قرون هم ندادن پدرم به خاطر این ک بیست تومن به شوهرم بدن بدهی های عروسیشو بده به خاطر این سه روز قهر شدن تو یه خونه زندگی میکردیم بعدش اونا طلب کار بودن بدهی داشتن به من میگفتن تو پول بده خیلی پروو هستن منم یه دعوایی کردم ک خدا میدونه رفته بودن پیش پدرم تو باید بدهی مارو بدی