امروز یه ابرو ریزی شد که اون سرش ناپیدا همسایه ما ۳۱ سالشه و مجرد من بعد شیش هف ماه دیروز دیدمش قشنگ حامله و با شکم برامده توی کوچه بود
امروز یه خانم اومد زنگ خونه مارا زد منم تنها بودم رفتم پایین گفت همسایتون خونس من گفتم نمیدونم و درا بستم اونموقع که من درا بستم انگا اومده بیرون و این خانمه دیدتش
قضیه اینجور بوده که این همسایه ما با شوهر این زنه رابطه داشتن و ازش حاملع شده حالا گیر داده که باید بگیرتش زنش اومد یه هوچی بازی دراورد که نگو اینقدر حرف بد زدن که همه توی شوکیم هنوز
تورا خدا وارد زندگی بقیه نشین
مردا مجردا انتخاب کنین خب
زنه بیچاره اینقدر داد زد قرمز شد ه بود مرز سکته بود