والا شوهر من از روز اول یبث طور بود 😬
نه هیجان خاصی ازش دیدم نه چیزی
ولی یه شب که دعوامون شد و تصمیم گرفتیم تموم کنیم من حالم خیلی بد بود اونم شیفت بود نمیتونست بیاد
زنگ زدم دید حالم بده سریع مرخصی ساعتی گرفت اومد اون شب کلی حرف زدیم و گریه کردیم هر دو چقدر بهم نزدیک شدیم چقدر فهمیدیم هم و دوست داریم