خودم شوهرم از جاریم خوشش نمیاد خودمم زیاد برام مهم نیست تادعوتمون نکنه نمیرم اونم تادعوت نکردم نمیاد من جاری بزرگم امروز برادر شوهرمو گفتم با بچها بیا گفت میام شما که نمیاین سمت ما بعد یبارم خودم شنیدم زنش بهش میگفت زندادشت ازم خوشش نمیاد رابطه منو جاریمم در حد سلام علیک البته اولا خوب بودم باش دیدم لیاقت نداره الانم که نظر به قبلأ اخلاقش خیلی فرق کرده بابقیه منظورم از فرق کرده یعنی خیلی خوب شده منم بهش رونمیدم الان باحرفی بردار شوهرم بنظر تون برم خونشون یا نه شما بودین چکار میکردین
نه به نظرم با یه حرف اون نرو چون ممکنه خوشش نیاد بعدا بگه بدون دعوت میاد، اگه دوس داری محبت خودت رو نشون بدی به مناسبهای مختلف دعوت کن، دو سه بار که دعوت کنی خودش اگه دلش بخواد دعوتت میکنه هر رفتی یه اومدنی میشه، اما اگه دعوت نکرد بدون از ته قلبش اون حرفو نزده به خاطر توجیه کار خودش انداخته گردن تو ! توهم دیگه دعوت نکن مثلا همون سالی یه بار یا دسته جمعی با مادرشوهر خواهرشوهرت اینا
جایی در زندگیام میایستم؛ و میگویم: این تماما من بود، که دوام آورد، ادامه داد، و رسید! 🌱
خب اگه دعوتت کرد برو. بی دعوت نرو خودت هم خودت رو دعوت نکن. اره من دوست دارم برم اما دعوتم نمی کنن. من دعوت میکنم اما اونا دعوت نمی کنن. جاری بزرگم که خیلی خاصه کلا حالشم نباید بپرسی یعنی اگه مریض شد نمیذاره ما بفهمیم برادر شوهرم یواشکی میگه ولی میگه بهش زنگ نزنین یه بار من سوتی دادم زنگ زدم وای یک دعوایی راه انداخته بود با برادر شوهرم. جدا انگار مشکل روانی داره