تا خبر بارداریمو به خانواده شوهرم دادم مادرشوهرم شوهرمو کشید کنار بهش گفته بود لوسش نکن ازش کار بکش. امشبم زنگ زده بود دوباره همین حرفا رو میزد به شوهرم
خیلی عصبیم از دستش دلم میخواد بمیره
خدایا میدونم کار خودت بود شکرت! تو منو شنیدی،وقتی سکوت کرده بودم..تو کنارم موندی وقتی کسی نبود..و تو نور رو بهم نشون دادی وقتی که همه جا تاریک بود مرسی که هستی و خدایی میکنی،من دلم خیلی بهت گرمه❤
کلا شوهرم زیاد اهل کمک تو کار خونه نیست خودمم ازش انتظار ندارم ولی ازین زورم اومده که مادرش با این حرفاش میخواد همون محبت کلامی هم شوهرم نکنه به من
خدایا میدونم کار خودت بود شکرت! تو منو شنیدی،وقتی سکوت کرده بودم..تو کنارم موندی وقتی کسی نبود..و تو نور رو بهم نشون دادی وقتی که همه جا تاریک بود مرسی که هستی و خدایی میکنی،من دلم خیلی بهت گرمه❤
خب شوهرم میره خونش نمیشه که من نرم اگه تنها بره که دیگه حسابی مخشو شستشو میده
خدایا میدونم کار خودت بود شکرت! تو منو شنیدی،وقتی سکوت کرده بودم..تو کنارم موندی وقتی کسی نبود..و تو نور رو بهم نشون دادی وقتی که همه جا تاریک بود مرسی که هستی و خدایی میکنی،من دلم خیلی بهت گرمه❤
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه