ایده برای خبر دادان بارداری به خانواده همسر

منم تا صدای قلبشون نشنیدم به هیچ کس نگفتم بعد صدای قلب یه جعبه شیرینی گرفتیم رفتیم خونه مادر همسرم چون بارداری من طولانی شده بود مادرشوهر و خواهرشوهرام از خوشحالی گریشون گرفته بود دو قلویی هم بعد سونو ان تی گفتم بقیه هم فقط میدونن باردارم

من ی فیلم دیدم که داشتن خبر بابا بزرگ و مامان بزرگ شدن رو میدادن

همشون دور میز نشسته بودن و توی گوش مامان و بابا بزرگ هدفون گذاشته بودن 

بعد بابا و مامان یه جمله رو میگفتن البته اروم و اونا باید حدس میزدن

جمله این بود

تو داری بابا بزرگ میشی 😅

بابا بزرگه که فهمید از خوشالی داشت سکته میکرد 😃

والااااااااع

به منم همین حرف رو زدن دوستم.😔😔

۸سال پیش به منم گفتن حرمت  نگه نداشت بی احترامی کرد که گفت باردارم.تازه من فقط به برادرشوهرم که از من کوچیکتر و مجرده گفتم داری عمو میشی.نگفتم من حامله ام

گفتم پشت تلفن به اون که داری عمو میشی با اون هم تقریبا میشه گفت رابطم بد نبود. چقدر حرف شنیدم بعدش😭😭

هیچ وقت از یادم نمیره نذاشتن یه خاطره خوب برام بمونه

استاتر بده برات رو کیک بنویسن

مامان بزرگ بابا بزرگ 

من دارم میام 

خاک تو سرشون کنم حسودای بدبخت همش حسادت مادرشوهره وسلام 

اره تا اون موقع نمیخوام بگم. برامم مهم نیست بدشون بیاد یا نه. اونا هیچ حقی توی زندگی من ندارن. با شوهرمم به توافق رسیدیم