سلام دوستای خوبم
من ازتون راهنمایی میخوام.ما یه دختر 20 ماهه داریم.از شهر خودمون بخاطر کار همسرم مجبور به انتقال شدیم.اینجا کسی و ندارم.خودمم کارمندم.همسرم زمزمه بچه ی دوم و میکنه.البته نه حالا.میگه 1 سال بعد
فکرش دیوونم میکنه اما از اولم قرارمون 2 تا بچه بود.دخترم تا 6 ماه خیلی بی تاب بود.مرخصیم که تموم شد وقتی میرفتم سر کار از شدت بیخوابی تهوع داشتم.دوران بارداریم هم سخت بود.....
سرتونو درد نیارم.خیلی عصبی میشم وقتی به فکر یه بچه دیگه میفتم.از طرفی همسرم هم بسیار آرام و صبور و منطقیه.میگه تمام امکاناتو مهیا میکنم و 24 ساعته پرستار میگیرم.ایشون دکترن و از طرفی زمانی استاد من بودن و الان نمیدونم چه رفتاری باید داشته باشم؟
میشه بفرمایید اگه جای من و با شرایط من بودید چه میکردید؟
یک دنیا ممنون