عزیزم من یکی از نزدیک ترین آدمای زندگیم اینطوری بود و هست
الان بعد بیست سال زندگی تازگیا دیگه حساس نیس در اون حد سر اینکه دوستای قدیمیش زنشو ببینن.....
یعنی یجورایی از سرش افتاده... ولی این شخصی ک میگم راجب این قضیه دوستاش بد دل بود..... شمام شوهرت بعد چند سال از سرش میوفته البته دیگه اگه میخوای باهاش زندگی کنی و همه چی اوکیه و موردت فقط همینه ک هیچ ولی اگه موردایی ک ازش ناراضی هسی زیاده و اینا و کنار اومدی
از من گفتن ک ادامه نده و خودتو نسوزون چون من همی آدمی ک دیدم تو زندگیم زنش الان پشیمونه از زندگی و کنار اومدن باهاش و میگه کاش انقدر حماقت نمیکردم ....
شوهرت راجب این مورد بد دله منم دقیقا هیچوقت نفهمیدم چرا اینزوری بود شوهر اون شخص هم ک میگم ولی شاید:
میترسه مثلا تو ببینی دوستشو خوشت بیاد
یا اونا از تو خوششون بیاد نظر کنن بهت و..... کلا بد دل بودنه این موضوع و اصنفکر نکن ک زشتی واسه اون نشونت نمیده یا چیزی کم داری اتفاقا برعکس میترسه از اینکه اونام ازت خوششون بیاد و...