من خیلی درد و دل میکنم با این و اون حرف تو دام نمیمونه این اخلاقمو میخوام درست کنم نمیشه مثلا با جاریم یا زن داداشم و حتی دختر داییم درد و دل میکنم حالا میبینم خودشون مگه میان واسم تعریف میکنن چی تو دلشون میگذره؟ تصمیم گرفته بودم تو یه دفتر یادداشت کنم ولی پیش کسی حرفی نزنم ولی نمیشد چون یکی باشه ک خواهرانه دلسوزی کنه لازمه من چون تک دخترم همیشه کمبود خواهرو حس میکردم شاید چون ندارم این حسرو دارم اونایی ک خواهر دارن واسشون عادیه ولی من چون ندارم انگار باید با عالم و آدم درد و دل کنم این درد و دلام عذابم میداد چون با خودم درگیر میشدم ک چرا گفتم چرا تا الان شوهرمو کوچیک کردم کوچیک ترین ناراحتی داشتم به خانواده م میگفتم زندگی مو مقایسه میکردم و شوهرمو ناراحت میکردم دیگه دارم رو خودم کار میکنم دیشب تو گروه# مامانای# فردا# ادم کردن یه همچین گروهی لازم داشتم چون یکم سخته واس هر حرفی بیام اینجا تاپیک بزنم خوبه گروه باشه چت باشه با دوستای مجازی این اولین راهیه ک خدا برام هموار کرد