قبل از شروع داستانم بگم که اگر به مسائل متافیزیک اعتقاد ندارید لطفاً برای احترام به خودتون و من نخونید🤍♥️ با تشکر 🙏
..........................
خدا به من قولش رو داده بود
بارها قبل از این که رو دنیای زمینی ببینمش تو رویای صادقه دیده بودمش
و خدا بهم قول داده بود میشه همسر آینده م
اونی که میگم استادم بود
استادی که وقتی اولین بار روی دنیای زمین دیدمش چهره ش برام آشنا بود اما رویاهای صادقه رو بادم نمیومد....
به خاطر همین، سر یک لج و لجبازی به خودم بزرگ ترین ضربه ممکن رو زدم و برای خودم دست به یک کار ماورایی سیاه زدم که سرنوشت زیبای من رو تغییر داد 🖤(طلسم و جادو نبود ،سیاه ترین نفرین رو برای خودم کردم)
و دیگه اون رویاهای صادقه بعد از دیدار زمینی تموم و بی تعبیر شدند 🖤🖤🖤🖤
و چندماه بعد عشقم ازدواج کرد و دنیای من چندسال واقعی سیاه شد 🥀🖤
اما من نمی خواستم قبول کنم که سیاه ترین کار ممکن رو علیه خودم انجام دادم
و عشقم جفت روحیم ازدواج کرده رفته....
وقتی بهم می گفتند اون زن داره ازدواج کرده رفته
دردناک ترین زخم به دل من بود چون اون مال من بود انتخاب خدا برای من بود 💔💔💔❤️🩹
و به خودم می گفتم چطور ممکنه کسی که جفت روحی من هست با کسی دیگه ازدواج کنه 🥀....؟!
اون مال منه خدا قولش رو به من داده بود🙇🏻♀️❤️🩹....
هیچ کس هم از درد من خبر نداشت
کسی اعتقادی به متافیزیک و جفت روحی نداشت 🥀
کسی اون موقع نمی دونست رویای صادقه چیه 💔
و کسی نمی دونست خدا چطوری به بنده ش چیزی رو قول میده ❤️🩹
فکر می کردند عمدا خودم رو می خوام بندازم روی ازدواج استادم ....
حتی پشتم تهمت زدند که فلانی یعنی من خائنی هستم که روی زندگی دیگران سوار میشم و هرکسی ابن رو شنید قید من رو به ناحق زد....
در صورتی که من فقط عاشق بودم،عاشقی که فقط توی دلش عاشق بود و کاری به زندگی کسی نداشت👍
اما من فقط این چیزها رو می دونستم و به خاطر ترس از مسخره شدن توی دلم نگه داشتم و ذره ذره وجودم از بین می رفت.... 💔💔🥀🖤
همین باعث می شد توی دلم انکار کنم که جفت روحی من که خدا قول ازدواجش با من رو داده ازدواج نکرده 🥀
و هرکار هم کردم اون کار سیاهی که برای خودم انجام دادم هیچ وقت دفع نشد
و فقط سیاهی روی زندگی من موند🖤🩶🖤🩶🖤🩶
و امروز بعد از چندین سال اومدم در قالب دل نوشته پرده از یک درد عمیق عشقی ام که سال ها بابتش درد و رنج کشیدم برداشتم ....
که هم دیده بشم هم شنیده هم سبک....
و هم بگم که لج و لجبازی گاهی می تونه زندگی خودمون رو نابود کنه 🖤
و بگم همیشه هم داشتن اطلاعات متافیزیکی و ماورایی و چشم سوم و دونستن آینده افتخار نیست 🥀 و یک عالمه درد داره چون چیزهایی می دونی و می بینی که از درک اطرافیان زود قضاوت گر خارج هست ❤️🩹
#حس_ششم
#چشم_سوم
#جفت_روحی
#دیدن_آینده
#قضاوت