***اروم نوشتم،اروم بخون دوست من***
همیشه قلبم رو تکون میدی
یه جوری ک یا از همه چی دست میکشم یا دلم مشتاق با تو بودن میکنه
تا لب باز میکنم از جادوی قدرتت بهره ببرم همه چیز مث یه ظرف شیشه ای میشکنه
همون لحظه خیلی دلم میگیره
انگار ک هنوز من غریبه ام
یه حرفایی از جنس سکوت اماده کردم میدونم ک میشنوی
همین ک میدونی دلمو اروم میکنه
به زبون خیلی ازت گله مندم
منتها دلم
فارغ از این دنیا و دردسراش بدجوری ازت راضیه تورو شکر میکنمو دوباره دلتنگت میشم
میخوام باتو باشم ولی ن از راهی ک گفتی
ولی باز
قلبمو اسیر میکنی
ن میتونم ازت دست بکشم ن میتونم باتو خوشحال باشم
تا وقتی ک تو خدایی میکنی و من بندگی
قصه همینیه ک هست
تو خدای بی نقصی میمونی و من مخلوق گنه کار
توی تاب بازی رویاهام همیشه یه صدایی از جنس ارامش بود مثل نم نم بارون
خدایا هنوزم تاب بازی ارزوهامو با حس ارامش تو میخوام
مثل همه ک میگن
بخشندگی کن ،من اصرارم روزهارو طی کرده
بگو ک دلم نم نم بارونو بازم حس میکنه
خدایا بیامرز قلب بیماری ک جز تو پناهی نداره
توبه_استغفرالله# قدر#