مدتی هست میان من و تو فاصله هاست
قصه ی امشب ما قصه ی عاشقانه هاست
امشب انگار نهان است سخن ها در دل
در پس هر نگهی راز همه مسئله هاست
گاهی میخواهیم بگذریم از یک او
اما نمیشود
نمیشود کهنمیشود....
چنان به جان و تنمان وصل است
که نبودش یعنی خود مرگ...
یعنی مرگ احساس.......
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
غرق ابهام شدند ثانیه ها
و سکوت شب شده قصه ی رویایی ما
عشق خود را میسپارم به نسیم
که شود راهی ان خانه ی عاشقانه ای
که درون دل توست...
به سرامده فراق
و منم مست شده ز عطر گیسوان تو
میزنم بوسه به جان و تن تو...!
در دلم دردی نهان است خدا میداند
قلب من از عشق لبریز
و تنم در بند است
روحم انگار کمی پرواز را میخواهد
عشق را میخواهد
نفسی همنفسی میخواهد...
امشب انگار هوای دل من آرام است
عطر گیسوی تو امشب مستی این جان است
در دلم رازیست امشب
که خدا میداند
من فقط دلبستم اما...شکستم!
من در آغوش خودم ...
تنهای تنها
خسته از غم های دنیا
چشم به راه تو نشستم
من همان زاده ی مرگم
تن من پرشده از زخم و
پر از خونمردگی هاست.....
انقدرشو حفظم فقط😅
چقدر خوبه نت نگار هست😜😜😜
تو که نباشی نفسم در سینه خفه
بغضم در گلو جا می ماند...!
تو که نباشی هر روز در پوسته ی زندگی میمیرم
جان میدهم
تو که نباشی
شب و روزم تاریکی مطلق است...!
تمومممم نفسمیییی❤
دل من میتپد از حس غریبانه ی عشق
کاش از سر برود فکر به افسانه ی عشق
دل من پیچک تنهای گل نیلوفر
دل من یاس کبود و گل تنها پرپر
چشم من جز تو نبیند رخ محبوبش را
میدهد شرح دل خسته و آشوبش را
مهلقا روی منی جان منی دلدارم
تو حواست به دلم نیست کجایی یارم
آه ، وقتی تو نبینی دل مجنونم را
تو بگو من چه کنم این دل پرخونم را
با نگاهت غم دل میرود از این دل و جان
من خریدار توام پیش من ای یار بمان
پیش من ای یار بمان❤
صفایی بود دیشب با خیالت خلوت ما را
نشستی گوشه ی چشمم،ندیدی ذلت مارا
مرا حیران گرداندی و از کوی دلم رفتی
به دنبالت شدم اما، ندیدی مِحنَتِ ما را
تو آزردی دل منرا،من اما عاشقت گشتم
به دور عشق گردیدم،ندیدی سیرت مارا
من از درد دل و ماتم برای تو همی خواندم
تو با بیرحمی و انکار،نخواندی دعوت مارا
شدم مفتون راه تو،شدم مجنون به چشم تو
تو راه خود میرفتی،ندیدی عصمت مارا
من از مهر و وفا بودم،سراسر عشق تو بودم
تو دل کندی و رفتی و ندیدی اُلفَتِ ما را
تازه از خواب پاشدم😅
فقط ی شعر چالش از خودم اومد تو ذهنم الان😅
دلگیرم و دلتنگم و دلسرد و دل اشوب
تو عشق منی جان منی دلبر محبوب
از حال دل و سوز دلم قصه بسازید
محکوم به عشثم منم عاشق محجوب
فدات گل خانوم
این شعرم تقدیم ب خووود گلت
ولی طنز و سانسوریع😂😂
با مصرع های شناخته شده مینویسم گاهی
صورتت سیب گلابیست که خوردن دارد
دل وامانده ی من از عطشت تب دارد
مینشینم با لبانت بوسه هی پک میزنم
عطر تو بوی دوسیب است چه حالی دارد
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز