2723

مشکل با مادر و صحبت نکردن با او

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 27 بازدید

سلام .من دو سه سالی هست که با مادرم خیلی به مشکل برمیخورم دخترم و نوزده سالمه به طوری که هر وقت میبینمش دلم میخواد که اصلا نباشه و اصلا نمیتونم خوبیاشو ببینم یا اینکه چند بار تصمیم گرفتمم باهاش بهتر باشم ولی کارای خودش باعث شد که کلا از اینکار منصرف بشم و الان فقط به چشم زن بابام میبینمش و همین دلایلشم زیاده تحمیل عقاید . نامرتبی . ریا و تظاهر به خوبی . مظلوم بازی . تیکه ها و حرف های بی معناش به من . ادای همه چیز دونا رو دراوردن در عین ای کیوی کم . بی هنری .تنبلی .محدود کردن بقیه  .دخالت در کار بقیه . خود را برتر دانستن .عقاید کهنه . بی مسئولیتی. توجه نکردن به حرف بقیه. کلا من رو باعث و بانی بدبختیاش میدونه و میگه بخاطر باردار بودن تو کنکور قبول نشدم باوجود اینکه ای کیوش کمه و سال قبلشم ۲۰۰۰۰شده بود و خیلی منت سرم میذاره که من رو به دنیا اورده طوری که انگار من خواسته بودم و خیلی بی فکر و بدبینه و پراز استرس که به بقیه منتقل میکنه در کل میخواد همه رو اندرز بده در خونم فقط ناهار میپزه و ظرف میشوره هیچ مشکل جسمی نداره و همش نماز میخونه و میره روضه ولی هیچ تاثیری توش نداره و بالعکس خرافی تر میشه و یجورایی برای فرار از کارای خونه میره من خیلی ازش بدم میاد درضمن پسر دوسته و یادم نمیاد که برام کار خاصی کرده باشه باید چیکار کنم؟

اطلاعات تکمیلی

سن ۱۹ جنسیت زن شغل محصل وضعیت تاهل مجرد
پاسخ مشاور

مشاور کودک و نوجوان

سلام دوست عزیز 
اینطور که به نظر می رسد شما نسبت به مادرتان خشم زیادی دارید. و این خشم نه تنها به رابطه شما بلکه به خودتان هم آسیب زیادی وارد می کند. 
به نظر من بهتر است حتما به یک روانکاو مراجعه فرمایید و در کنار آن به همراه مادرتان، خانواده درمانی کنید. این حجم خشمی که شما تجربه می کنید قطعا به شما آسیب زیادی می زند و می تواند باعث افسردگی، اضطراب و حال بد شما در آینده  گردد. خشم شما حتما باید درمان گردد. 
موفق باشید. 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha