logo

کلیـنـیـک
از ما بپرسید

کلینیک

از ما بپرسید
از ما بپرسید

کلینیک

  1.  کلینیک
  2.  پرسش ها
  3.  روانشناسی
  4.  بی احساسی همسر و افسردگی من

بی احساسی همسر و افسردگی من

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 44 بازدید

سلام. من از بعد از بارداری دوم به شدت سیستم بدنم به هم ریخت .حالات روحی خوبی نداشتم. شوهرم هم به شدت کم محلتر شده بود من به شدت به آغوش ساده نیاز داشتم ولی او همینم دریغ میکرد یا چون من ازش خواسته بودم به دلم نمی نشست. این شد که از نظر روحی داغون شدم و دوری او باعث خودخوریهای شدید تو من میشد وقتی علت ازش میپرسیدم میگفت خستم.از نظر سیستم ایمنی بدنم ضعیف شد و گرفتار آسم ریه شدم. همزمان تو گلوم احساس خفگی میکردم. چیزی شبیه غمباد الان روابطمون بعد از دوسال بهتر شده. ولی اخلاقهای سردی داره زیاد حال و حوصله نداره ما رو بیرون ببره اگه قراره جاییم بریم باید همه خانوادش هم باهاش بیان که بهش خوش بگذره.از نظر عاطفی خیلی بهم ریخته شدم. خیلی احساس افسردگی دارم. اصلا نمیتونم با بچه ها خوب صحبت کنم فقط با پرخاشگری و فریاد باهاشون حرف میزنم.ترجیح میدم تمام روز تو تخت دراز بکشم و اگه بچه ها سمتم اومدن فریاد میزنم به نظرتون با این شرایط روحیم از همسر سرد و بی عاطفم که اهل مشاوره رفتن هم به هیچ وجه نیست جدا بشم. برای درمان افسردگیم چه کنم؟ ممنون

اطلاعات تکمیلی

سن 31 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
  • افسردگی
  • بی توجهی همسر
    • پاسخ مشاور

    مشاور خانواده و زوج درمانگر

    با سلام 

    ما آدمها باید تلاش کنیم حالات روحیمان و شادیمان وابسته به دیگران نباشد .شما سعی کنید دنبال راههایی باشید که حال وهوای خودتان را عوض کنید .همسر شما هم ویژگیهای مربوط به خودش را دارد آقایان هم معمولا بعد از بچه دار شدن به دلیل اینکه از دایره توجه همسرشان خارج میشوند به دلیل مشکلات دوران بارداری وبه دنیا آمدن فرزند روحیه خودشان را از دست میدهند وچون معمولا کمتر ابراز میکنند وراجع به آن حرف نمیزنند شما متوجه نمیشوید پس بدانید که همسرش شما هم از نظر روحی در آن شرایطافت کرده بوده واین مسیله را به عنوان خستگی ابراز میکرده  است وهمین باعث شده فاصله شما بیشتر شود پس سعی کنید با روشهایی مثل ورزش- تغذیه مناسب معاشرت ورهایی از افکار منفی وخطاهای شناختی و... بر غمگینی خودتان غلبه کنید وبه سمت شادی قدم بردارید روحیه شما که عوض شود همسر شما هم این تغییر را ببیند او هم قدم برمیدارد در این جهت .اپس ول از خودتان توقع داشته باشید وبه خودتان توجه کنید  رفتار وحالات روانی اعضای خانواده به شدت تحت تاثیر هم قرار دارد مطمین باشید شما سهم خودتان را در کمک به خودتان انجام دهید همسرتان هم تشویق میشود به سمت شما بیاید

    تجربه شما

    اولین نفری باشید که نظر میدهید
    login captcha
    پرسش ها و پاسخ های مشابه

    بی احساسی و سرد بودن همسر

    پاسخ سلام دوست گرامی فرمودید با همسرتون ۱۱سال اختلاف سنی دارید که ایشون شما رو بچه می داند و خیلی طرف مشورت ایشون نیستید. و به شما بی اعتنایی دارند و حتی شما رو تحقییر نیز می کنند خوب به هر حال شما از دو ...

    بی احساسی

    پاسخ حتما به مشاور مراجعه کنید شما ممکنه دچار افسردگی شده باشید و طبیعی هست تاحدودی این دلگیری و ناراحتی .این بحران با کمک به خودتون میگذرد

    بی احساسی و بی توجهی

    پاسخ سلام دوست عزیز پاسخ سوال شما در همان جمله ای است که در ابتدای صحبتهایتان نوشته اید همسرم درون گرا و من برونگرا هستم همین یک‌جمله نشان از تفاوت های بسیاری در شما دونفر دارد که متاسفانه شما این تفاوت ه...

    احساسی بودن و گریه های بی دلیل

    پاسخ سلام عزیزم، گریه کردن دلیلی بر ضعیف بودن نیست اما همیشه و در هرجا و هر موضوعی اگه گریه دارید داره نشون میده که شما حس های فرو خفته و غم ابراز نشده دارید به یک روانشناس با رویکرد هیجان مدار مراجعه کنید...